نمیدونم فیلم ماه منیر رو که بارها داده دیدید یا نه
فیلمی که با اومدن اون زن روستایی به خونه برادر زاده باکلاسش در تهران و ناراحت شدن همه اعضای خانواده بخاطر طرز حرف زدن و لباسها و پیری از وجود این زن
همش فکر میکردم که اینا فیلمه و چنین چیزی نیس
دو روزه که پدربزرگ و مادر بزرگم از شهرستان اومدن خونمون، یه جورایی مثل اون فیلمه از کارهای یواش و غذاخوردن و ... کمی حرصم میگرفت و روم به دیوار حوصلشونو نداشتم
ولی بعدش وقتی دیدم که واسه امتحانم نگرانم بودن و دعام میکردن، یواش یواش نخود ،لوبیا پاک میکردن که سرشون گرم باشه و اصرارهای بی امانشون برای خوردن غذا و میوه و ... دوستشون داشتم.
بیشتر از قبل دوستشون داشتم.
خونمون با وجودشون پر از نعمت و برکت شد و ایمان اوردم به اینکه میگن پیرها رحمت الهین
بیاید قدرشون رو بدونیم به نفع خودمونه
یا علی
کلمات کلیدی: